10 دلیل ورشکستگی کسبوکارهای کوچک

شاهد ورشکستگی و پایان تجارت یک شرکت بودن، بسیار سخت است. 10 دلیل اصلی ورشکستگی در کسب‌وکارهای کوچک به شرح زیر است:

1. فقدان سرمایه کافی

پول می‌تواند علت اصلی تمام ورشکستگی‌ها در تجارت باشد. صاحبان کسب‌وکارهای کوچک باید تخمین بزنند که به چه مقدار پول نیاز دارند تا بتوانند کار خود را راه‌اندازی کنند، آن را خوب اداره کنند و سپس در سطح خوبی نگه دارند و به عنوان یک شرکت بازرگانی موفق خود را مطرح سازند.
نورمن اسکاربورو استاد تجارت در کالج Presbyterian در کارولینای جنوبی می‌گوید:
«
زمانی که سرمایه کافی ندارید و با فقدان سرمایه روبه‌رو می‌شوید، این موضوع می‌تواند خود شروع یک حرکت مارپیچی نزولی باشد که شما نمی‌توانید از آن جلوگیری کنید

2. به جریان انداختن ضعیف نقدینگی

هنگامی که نقدینگی نتواند هزینه‌ها و دیگر مخارج را جبران کند، حتی مشاغلی که مراحل نخستین رشد خود را طی کرده‌اند، نیز سقوط می‌کنند.
مراقب نرخ سوخته (rate burn) باشید. این اصطلاح را شرکت‌های دات کام ابداع کرده‌اند برای آگاهی از اینکه چه مقدار از نقدینگی به هدر رفته یا به اصطلاح سوخت شده است، اسکاربورو می‌گوید: «نقدینگی تنها چیزی است که واقعا ارزش دارد

3. برنامه‌ریزی نامناسب و ناکافی

عدم برنامه‌ریزی صحیح در واقع، علت مشکلاتی از قبیل فقدان سرمایه کافی و جریان انداختن ضعیف نقدینگی است.
باید یک برنامه کاری منسجم را با در نظر گرفتن تمام امور مالی، بازاریابی، رشد و دیگر موارد خاص در نظر بگیرید. می‌تواند بسیار زمان‌بر باشد، زیرا یک برنامه‌ریزی صحیح و مناسب هفته‌ها یا ماه‌ها تلاش نیاز دارد. عقاید و نظرات شما زمانی کارساز خواهد بود که با برنامه‌ریزی صحیح جلو بروید. در غیر این صورت در آخر کار، سرمایه شما به هدر خواهد رفت.

4. در نظر نگرفتن رقابت

نظرات منحصربه‌فرد را به ندرت می‌توان یافت. بسیار مهم است که بتوانید بهره‌برداری لازم را از کار خود بنمایید.
اسکاربورو می‌گوید: «بسیاری از صاحبان تجارت، کسب‌وکار خود را مشابه و همانند دیگران انجام می‌دهند. اطمینان حاصل کنید که در کار شما چیزی منحصربه‌فرد و متفاوت از دیگر رقبا وجود دارد

5. بازاریابی ضعیف

آیا مشتریان شما از فعالیت‌ها و کیفیت کالای شما رضایت لازم را دارند؟ ضروری است که استراتژی بازاریابی خود را توسعه دهید تا دریابید که چه کسانی و به چه علتی مشتریان شما هستند. اطمینان حاصل کنید که استراتژی بازاریابی شما، مشتریان بیشتری را به سوی شما جذب می‌کند و به این ترتیب، شما را از دیگر رقبا متمایز خواهد کرد.

6. نداشتن انعطاف‌پذیری لازم

صاحبان کسب‌وکارهای کوچک می‌دانند که یک رقیب بزرگ‌تر با میزان نقدینگی بالاتر و تعداد کارمندان بیشتر، می‌تواند رقیبی بسیار جدی برای آن‌ها باشد. هرگز فراموش نکنید که انعطاف‌پذیر باشید. کالا، روند فعالیت و بازاریابی خود را به گونه‌ای تطبیق دهید که بتوانید با رقبای بزرگ رقابت کنید.

7. نادیده گرفتن قدم بعدی

اجازه ندهید روند حرکت کاری شما کند و آهسته شود مطمئن شوید که شما و کارمندانتان بر روی حمایت و دادن خدمات به مشتری، تاکید لازم را می‌کنید.

8. سعی در انجام دادن تمام امور به طور کامل و بی‌عیب و نقص

اکثر بازرگانان از ذکاوت لازم برای کار و تجارت برخوردارند؛ اما اداره کردن یک کسب‌وکار کوچک، پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. سعی نکنید که همه کارها را خودتان انجام دهید و بخواهید که تمام کارها کامل و بدون نقص انجام شود. اگر می‌خواهید دانش و آگاهی خود را در مورد کارتان افزایش دهید، کتاب‌های تخصصی در این زمینه را بخوانید و حتما با یک کتابدار خوب مشورت کنید.
هنگام پیش آمدن مشکلات حقوقی، به جای تکیه بر دانش شخصی خود، سعی کنید از یک وکیل مجرب کمک بگیرید. توصیه می‌شود یک وکیل وارد به امور تجارت و بازرگانی برای امور حقوقی شرکت خود داشته باشید.

9. رئیس در حد عالی، کارمندان در حد معمولی

نمونه‌هایی از ورشکستگی برخی از شرکت‌ها حاکی از این است که چگونه یک کسب‌وکار موفق و منسجم که صاحب آن بسیار آگاه و علاقه‌مند به شغل خود است و معلومات وی در زمینه کاری‌اش در سطح عالی است، با داشتن کارکنانی بی‌تجربه و بی‌انگیزه می‌تواند سقوط کند و دچار ورشکستگی شود. اطمینان حاصل کنید که حتما کارکنان شما هم از دانش و مهارت‌های لازم برخوردار هستند.

10. رشد کنترل‌نشده

یک تجارت کوچک که خیلی ساده و سریع رشد می‌کند، می‌تواند موجبات ورشکستگی خود را فراهم آورد.
اگر تولید کالای شما همگام با تقاضای لازم در بازار نباشد، رشدی که شما به عنوان صاحب تجارت توقع دارید و از آن خشنود هستید، می‌تواند موجودیت تجارت و سرمایه شما را تهدید کند. سعی کنید به رشد مورد نظر و پیش‌بینی شده در برنامه‌های خود برسید. اطمینان حاصل کنید که هرگز کنترل رشد تجارت و کسب‌وکارتان از دستتان خارج نشود.

منبع: مدیر سبز


5 کلید طراحی تبلیغات آنلاین اثربخش که شما را شگفتزده میکند

بازاریابی اینترنتی در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. امروزه اکثر افراد حتی برای انجام دادن معمولی‌ترین کارهای خود از اینترنت استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر استفاده از اینترنت برای هر کاری که قابلیت انجام دادنش در آن وجود داشته باشد، در اولویت قرار می‌گیرد، بنابراین اگر کسب‌وکاری دارید، حتما باید آن را در اینترنت و فضای مجازی معرفی کنید   .

اما بازاریابی اینترنتی به فعالیت‌هایی چون راه‌اندازی یک کمپین استاندارد و تبلیغ کردن در چند وبسایت بخصوص محدود نمی‌شود؛ در حقیقت روند و برنامه‌ریزی برای نتیجه‌بخش بودن فعالیت‌های انجام گرفته در فضای مجازی و اینترنت بسیار پیچیده شده است؛ بخصوص که شاهد افزایش روزافزون تقاضا برای امکانات مورد استفاده در دستگاه‌های تلفن هوشمند هستیم. با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در مورد چگونگی حضور در فضای مجازی و اثربخشی تبلیغات آنلاین در اختیارتان قرار بدهیم.

برای آنکه بتوانید تأثیری کارآمد بر مشتریان کسب‌و‌کار خود داشته باشید، پیش از هر چیز دو مسئله? اساسی وجود دارد که باید مد نظر قرار بدهید:

  • پیدا کردن درک درستی از این موضوع که چه نوع تبلیغاتی سبب روی آوردن افراد به کسب‌و‌کار شما می‌شود.
  • آگاه کردن افراد از محصولی که تولید می‌کنید یا خدمتی که ارائه می‌کنید.

برای آنکه کمپین به‌راه‌افتاده به‌وسیله? شما امکان روی آوردن افراد به کسب‌و‌کارتان را فراهم کند، پنج قاعده? مهم وجود دارد که باید مد نظر قرار بدهید. در ادامه توضیحاتی در این باره عنوان خواهد شد.

کلید اول: مشخص کردن هدف

تمامی صاحبان مشاغل از این مسئله آگاهند که برای معرفی کسب‌وکارشان به مشتریان بالقوه و کسب درآمد به بازاریابی نیاز دارند. اما بسیاری از آن‌ها زمانی که پای برنامه‌ریزی به میان می‌آید با مشکل رو‌به‌رو می‌شوند. یک کمپین تبلیغاتی کلی‌ که بدون توجه به استراتژی‌ها و اهداف کسب‌وکار برنامه‌ریزی شده باشد، معمولا نتیجه? مطلوبی را در پی نخواهد داشت. هدف‌گذاریِ درست، مسیر را برای شما مشخص می‌کند به‌طوری که بتوانید بهترین روش‌های تبلیغات آنلاین را برای کسب نتیجه? مورد نظرتان انتخاب کنید.

برای درک بهتر هدف‌گذاری در تبلیغات آنلاین، می‌خواهیم برخی از اهداف مشتریان یکتانت، بزرگترین پلتفرم تبلیغات آنلاین ایران را با هم بررسی کنیم:

  • بامیلو:بازار اینترنتی بامیلو برای معرفی کمپین حراجمعه و برندینگ آن، از تبلیغات بنرییکتانت استفاده کرد تا بیشترین میزان آگاهی از برند (Brand Awareness) را به‌دست آورد.
  • ایوند:پلتفرم برگزاری و شرکت در رویداد ایوند، با هدف فروش بیشتر بلیط‌‌ها و برگزاری رویداد، از تبلیغات آنلاین ریتاگتینگیکتانت استفاده کرده است. به این ترتیب مشتریان ازدست‌رفته یا مشتریانی را که قبلا در دوره‌های دیگر شرکت کرده‌اند مجدداً به سایت خود هدایت می‌کند تا فروش خود را افزایش دهد.
  • اسنپ‌کیو: اپلیکیشن اسنپ‌کیو که یک اپلیکیشن سرگرمی و مسابقه نام‌آشناست، برای دریافت نصب بیشتر به همراه ایجاد آگاهی برند، از تبلیغات همسانیکتانت بهره برد تا به طیف وسیعی از مخاطبان وب ایران دسترسی داشته باشد.

کلید دوم: تعریف کردن برنامه‌ای مشخص برای فعالیت‌ها

شما باید برای استراتژی کلی کسب‌وکار خود برنامه‌ریزی مشخصی داشته باشید (و نیز برای هر کمپینی که قصد راه‌اندازی‌اش را دارید). پیام‌رسانی و زبان به‌کارگرفته شده در طول فعالیت‌ها باید کاملا یک‌دست باشد و هنگام راه‌اندازی کمپین، بازارهای محلی هم باید مد نظر قرار بگیرند؛ با در نظر داشتن این نکات می‌توان تأثیر به مراتب بهتری بر روی مخاطبان گذاشت.

برای درک بهتر موضوع مثالی از چگونگی تبلیغات رستوران زنجیره‌ای «Cheeseboy» عنوان خواهد شد؛ رستورانی که مسئولان آن درک بسیار خوبی از اهمیت تبلیغات محلی داشتند. آن‌ها برای جذب مشتریان به دومین مراسم سالگرد تأسیس‌شان اقدام به راه‌اندازی کمپین‌های تبلیغاتی اینترنتی در شش شعبه? خود در نیوانگلند کردند و با استفاده از ارسال تبلیغات بر اساس کد پستی افراد ساکن در محل هر شعبه، مشتری‌ها را از نزدیک‌ترین محل برگزاری مراسم‌شان آگاه کردند.

درآمد چیزبوی از تمامی مشتریانی که در مراسم حضور پیدا کردند در مقایسه با هزینه‌ای که صرف تبلیغات شد، بیشتر بود. همچنین آن‌ها در این مراسم نمونه‌ای مجانی از یکی از محصولات خود را برای مشتریان در نظر گرفتند؛ با این کار توانستند علاوه بر کمک به شناخته شدن بیشتر برندشان، وفاداری مشتریان خود را هم افزایش بدهند.

کلید سوم: ایجاد کردن فراخوان‌ برای اقدام کارآمد

برای آنکه بهترین نتیجه? ممکن از فعالیت‌های بازاریابی اینترنتی حاصل شود، تبلیغاتی که در نظر می‌گیرد باید فراخوان برای اقدام یا CTA مشخصی داشته باشند. برای آن که فراخوانی کارآمد برای اقدام داشته باشید، پیش از هر چیز باید چهار ویژگی زیر را در آن لحاظ کنید:

  • از لحاظ دیداری جالب باشد: طراحی فراخوان باید به‌گونه‌ای باشد که توجه کاربر را به خود جلب کند و او را متقاعد به کلیک کردن بر روی آن کند.
  • مختصر باشد: تا حد امکان مستقیما و بدون حاشیه مطلب مدنظر را عنوان کنید؛ ترجیحا بهتر است طول جمله? فراخوان بیشتر از پنج کلمه نباشد.
  • اقدام محور باشد: توقعی برای کاربر در نظر بگیرد و مشخص کنید با کلیک کردن بر روی فراخوان چه چیزی را به انجام خواهد رساند.
  • متمرکز بر ارزش باشد: حتما باید مشخص شود که کاربران با کلیک بر روی فراخوان شما به چه چیزی دست خواهند یافت. برای نمونه «اینجا کلیک کنید» هیچ اطلاعات بخصوصی در اختیار کاربر نمی‌گذارد، حال آنکه جمله‌ای شبیه به «کتاب الکترونیکی رایگان خود را دانلود کنید» هم در کاربر توقع ایجاد می‌کند و هم متمرکز بر ارزش است.

نکته? دیگر اینکه حتما فراخوان‌ها برای اقدام را در هماهنگی با برند خود نگه دارید. برای نمونه فراخوان‌های ساده و معمولی برای برندهای هیجان‌انگیزی که بیشتر مخاطبان‌شان قشر جوان هستند، چندان کارآمد نخواهد بود و بهتر است از فراخوان‌های زرق‌و‌برق‌دار و جالب‌توجه استفاده کنند، حال آنکه برای شرکت‌های بزرگ فناوری، همان فراخوان‌های دسته? اول مناسب‌تر خواهد بود. به عنوان مثال در طراحی بنر زیر، تمامی این موارد به دقت لحاظ شده‌اند:

کلید چهارم: توجه به اهمیت دستگاه‌های تلفن هوشمند

با در نظر گرفتن این مسئله که در حال حاضر تعداد دستگاه‌های تلفن هوشمند در جهان، از جمعیت مردم کره? زمین بیشتر شده است، تصور این که در برنامه‌ریزی مربوط به بازاریابی اینترنتی جایی برای موبایل کنار نگذاریم، عملا غیرممکن است. بنا به اطلاعات منتشر شده توسط «اسمال بیز کلاب»، در یک نظرسنجی، 51% مشتریان گفته بودند که ترجیح می‌دهند از وبسایت‌هایی خرید کنند که برای استفاده در موبایل بهینه شده‌اند. همچنین نود درصد از جست‌وجوهای انجام گرفته به‌وسیله? موبایل نهایتا تا یک روز بعد به اقدام عملی ختم می‌شد. بنا به همین اطلاعات، کالابرگ‌/کوپن‌های اختصاص یافته برای موبایل هم تا ده برابر بیشتر از کالابرگ‌های قدیمی به‌کار گرفته شدند.

تبلیغات در موبایل فرایند خرید را برای مشتریان ساده‌تر می‌کند، بخصوص اگر تبلیغات متمرکز بر نمایش موبایل یا نزدیک‌ترین محل فروش به مشتری‌ها باشد و به این مراکز دسترسی داشته باشند. در پلتفرم تبلیغات آنلاین یکتانت، می‌توانید کمپین‌هایی را محدود به نواحی جغرافیای مشخص و فقط مختص کاربران گوشی‌های موبایل، یا کاربران موبایل و دسکتاپ همزمان ایجاد کنید تا این فرصت بزرگ را از دست ندهید و اثربخشی تبلیغات آنلاین خود را افزایش دهید.

کلید پنجم: توجه به مخاطبان

به‌خاطر داشته باشید که نباید تماما بر برند و فعالیت‌های خودتان متمرکز باشید. علت اینکه برخی کسب‌و‌کارها در مسیر طراحی تبلیغات آنلاین کارآمد به مشکل برمی‌خورند این است که به‌جای مطلع کردن افراد از این مسئله که چگونه قادر به کمک کردن به آن‌ها خواهند بود، به توضیح دادن درباره? محصولات یا خدمات شرکت خود به مشتریان بالقوه اکتفا می‌کنند.

به‌جای به‌کارگیری این رویکرد بهتر است پیام‌رسانی خود را معطوف به کاربران و چند و چون مشکلاتی کنید که برای آن‌ها حل می‌کنید. بهتر است از چند فراخوان برای اقدام متفاوت برای بهتر کردن تجربه? کاربران خود استفاده کنید و فعالیت‌های بازاریابی خود را در جاهایی انجام دهید که کاربران برای خرید در آن‌ها حضور دارند.

در پایان باید عنوان کرد که کسب‌وکارهای کوچک برای انجام تبلیغات باید تمامی عناصر کلیدی بازاریابی را در نظر داشته باشند تا بتوانند کمپین‌های مرتبط با فعالیت و تأمل‌برانگیزی راه بیندازند که بر گروهی مشخص از افراد تأثیرگذار باشد. البته با ابزارهایی که در عصر حاضر در اختیار صاحبان مشاغل قرار گرفته است، کسب‌وکارهای کوچک برای شناخت مخاطبان خود و استفاده از این اطلاعات به‌منظور بهینه‌سازی فعالیت‌های تبلیغاتی و دست‌یابی به حداکثر میزان تبدیل، هیچ‌گاه کاری تا این حد آسان پیش رو نداشته‌اند.

در آخر پیشنهاد می‌کنیم سری به وب‌سایت یکتانت بزنید تا با انواع تبلیغات کلیکی و کارکرد آنها بیشتر آشنا شوید تا بهترین‌شان را برای کمپین‌های آنلاین‌تان به کار بگیرید.

 

منبع: چطور دات کام


برندسازی کسبوکار تجارت الکترونیک در بازار مملو از رقیب

کسب‌وکارهای حوزه‌ی تجارت الکترونیک بیش از همیشه با رقابت روبه‌رو هستند و برندسازی در چنین بازاری نیاز به دقت و تلاش فراوان دارد.

مرگ و زندگی بسیاری از کسب‌وکارها به برندسازی آن‌ها وابسته است. در برندسازی، ثبات در پیامی که از سوی برند ارسال می‌شود، حس پایداری را در مشتری ایجاد می‌کند. به‌همین‌ترتیب، پیام‌های متناقض و عدم حفظ هویت برند می‌تواند وفادارای آن‌ها را کاهش دهد. حصول اطمینان از اینکه پیام‌های برند در خطی ثابت و هم‌مسیر با اهداف ارسال شوند، قطعا دشواری‌های زیادی به‌همراه دارد.


در دنیای کنونی جلب توجه بیش از همیشه دشوار به نظر می‌رسد و بازار آنلاین به‌قدری شلوغ و پر از خدمات مشابه شده است که شاید پیام‌های یک کسب‌وکار در میان رقبای متعدد گم شود. در میان دسته‌های متعدد کسب‌وکارها نوپا، شرکت‌های مرتبط با تجارت الکترونیک آن هم از نوع فروش محصولات، بیش از همه به چشم می‌خورند. چنین کسب‌وکارهایی برای جلب نظر مخاطبان چالش‌های بیشتری دارند.

نکته‌ی ابتدایی برای حضور موفق در کسب‌وکاری که غول‌های بزرگی همچون آمازون و شرکت‌های محلی متعدد در آن فعال هستند، انتخاب بازاری تخصصی و بکر است. به‌بیان‌دیگر علاقه‌مندان به فعالیت در حوزه‌ی تجارت الکترونیک باید ابتدا بازاری تخصصی‌تر را انتخاب کنند و به همان دسته‌ی کوچک‌تر مشتریان، خدمات عالی ارائه دهند. درنهایت همین دسته‌ی کوچک می‌تواند به درآمدزایی مناسب برای شرکت مورد نظر منجر شود. در ادامه‌ی این مقاله‌، راهکارهای برندسازی را برای این دسته از فعالان تجارت الکترونیک شرح می‌دهیم.

نظر اختصاصی در موقعیت‌های چالش برانگیز

بسیاری از بنیان‌گذاران و مدیرعامل‌های استارتاپ‌ها نگران انتخاب سمت‌و‌سو در چالش‌های اقتصادی و اجتماعی هستند. به‌بیان‌دیگر آن‌ها تلاش می‌کنند تا نظر خود درباره‌ی مسائل تفرقه‌انگیز اجتماعی و اقتصادی را پنهان کنند. ترس از دست دادن مشتری باعث چنین تصمیم‌گیری‌هایی از سوی مدیران می‌شود. آن‌ها تمایل دارند تا همه‌ی افراد جامعه را صرف‌نظر از عقیده به خود جذب کنند. به‌علاوه وقتی کسب‌وکار به موقعیتی مهم با طرفداران بسیار دست پیدا کند، دیگر نمی‌توان آن اظهارنظرهای اولیه را تغییر داد و شما در یک سوی جامعه قرار خواهید داشت.

به‌هرحال انتخاب یک سمت از جامعه در مسائل مهم، می‌تواند دستاوردهای مفیدی نیز برای کسب‌وکار به‌همراه داشته باشد. انتخاب می‌تواند وفاداری و توجه هرچه بیشتر مشتریان آن سمت را به کسب‌وکار شما جلب کند. به زبان ساده‌تر، یک کسب‌وکار باید به چیزی اعتقاد داشته باشد. وقتی اعتقاد در رفتارها و سیاست‌های شما مشخص شود و همسو با اعتقادات مشتریان باشد، صرف‌نظر از ابعاد بازار، برند شما به نیرویی تبدیل می‌شود که کل بازار تمایل به همسو بودن با آن خواهند داشت.

مردم به‌طور ذاتی به عضویت در گروه‌ها و جوامع علاقه دارند

انتخاب سمت‌وسو در چالش‌های اجتماعی می‌تواند هویتی قابل احترام به یک برند بدهد. هرچند طرفداران ایده‌های مخالف از برند شما دور می‌شوند، اما همین انتخاب نشان می‌دهد که مدیران و کارمندان، اهدافی والاتر از کسب درآمد برای شرکت خود در نظر دارند. البته انتخاب گروه‌های سیاسی یا موارد مشابه در چنین نکته‌ای توصیه نمی‌شود.

تشکیل جامعه برای مشتریان

اکثر افراد تمایل دارند تا عضو گروه یا پدیده‌ای بزرگ‌تر از خود باشند. آن‌ها دوست دارند عضو اجتماعاتی باشند که عقاید و اهداف مشابه دارند. وقتی مردم عضو جامعه‌ای باشند که برای آن‌ها معنی و ارزش ایجاد کند، هر کاری انجام می‌دهند تا عضو جامعه‌ی مذکور بمانند. آن‌ها حتی با پرداخت پول، تبلیغات دهان به دهان و دعوت اطرافیان به پیوستن به گروه، دِین خود را به جامعه‌ی دلخواه اَدا می‌کنند.

تمایلات و رفتارها روانشناختی مردم می‌تواند در مسیر برندسازی در بازاری پرازدحام، کمک شایانی به شما بکند. برای بهره‌برداری از تمایلات مردم به حضور در گروه‌ها، ابتدا باید امکانات مناسب را برای آن‌ها فراهم کنید. تشکیل گروه‌های طرفداری در شبکه‌های اجتماعی، برگزاری رویداد و حتی گردهم‌آیی مشتریان پس از معرفی محصولات جدید، همگی به ایجاد حس تعلق در آن‌ها کمک می‌کند. چنین فعالیت‌هایی می‌تواند به گسترش محبوبیت شما ازطریق تبلیغات دهان به دهان افراد و از همه مهم‌تر افزایش وفاداری به برند کمک کند.

شبکه‌های اجتماعی بهترین ابزار برای تشکیل جامعه‌ی مشتریان هستند. می‌توانید علاوه‌بر کانال‌های عمومی اطلاع‌رسانی، کانال‌ها و گروه‌هایی مخصوص مشتریان و طرفداران ایجاد کنید. به‌عنوان مثال هر فرد با حد مشخصی از خرید به کانال‌ها و گروه‌ها دعوت شده و از امکانات خاصی بهره‌مند می‌شود. حضور در گروه‌های مذکور، درگیری افراد را با برند افزایش می‌دهد که درنهایت می‌تواند به وفاداری هرچه بیشتر و همچنین جذب مشتریان جدید منجر شود.

اهمیت روابط عمومی

برندسازی در درک کسب‌وکار خلاصه می‌شود. به‌بیان دیگر برند یعنی آن شناخت و درکی که افراد از کسب‌وکار شما دارند. باید از خود بپرسید که بازار هدف چه برداشتی از نام و هویت شما دارد؟ آیا برداشت‌ها با عقاید آن‌ها همسو است؟ آیا پیام‌های شما با هویت درونی افراد هماهنگ می‌شود و حس ارتباط عمیق‌تر در آن‌ها ایجاد می‌کند؟

اگر برند شما پیام‌هایی غلط به مخاطبان ارسال کند یا همان پیام‌های صحیح را به‌خوبی ارسال نکند، بازار هدف به‌خوبی صدای شما را نخواهد شنید. درنتیجه کسب‌وکار برای یافتن پایگاه اصلی خود به مشکل بر می‌خورد. برای انتخاب هرچه بهتر پیام و ارسال صحیح آن به افراد هدف، هیچ راهکاری برتر و مفیدتر از روابط عمومی قوی نیست. همین رویکرد معنای اصلی برندسازی را کامل می‌کند. ارسال صحیح‌ترین پیام به صحیح‌ترین افراد در بهترین زمان، وظیفه‌ای حیاتی خواهد بود که بر عهده‌ی تیم روابط عمومی است.

انجام دقیق و منظم وظایف روابط عمومی دشواری‌های خاص خود را دارد. خصوصا وقتی در بازاری پر رقابت به‌نام تجارت الکترونیک فعالیت کنید، دشواری‌های کار دوچندان می‌شود. به‌هرحال راهکارهای بالا می‌تواند تاحدودی برندسازی را برای کسب‌وکار تجارت الکترونیک شما آسان کند. فراموش نکنید که برندسازی در این موارد خلاصه نمی‌شود و جزئیات زیادی برای تشکیل هویت کسب‌وکار باید مدنظر قرار بگیرند.


منبع: زومیت


چگونه زمان را مدیریت کنیم؟

«اِیچ.جکسِن بروان»، نویسنده‌ی شهیر آمریکایی می‌گوید: «نگویید که وقت کافی ندارید. شما دقیقا همان تعداد ساعاتی را در روز در اختیار دارید که هِلن کلِر، لویی پاستور، میکل آنژ، مادر ترِزا، لئوناردو داوینچی، توماس جِفِرسِن و آلبرت انیشتین داشتند.»

همه‌ی ما آرزو می‌کنیم که کاش زمان بیشتری در روز داشتیم. وقتی روز به پایان می‌رسد و نگاهی به آنچه انجام داده‌ایم می‌اندازیم، اغلب از خودمان می‌پرسیم که آن همه ساعت کجا رفتند. همه‌ی ما همواره کم و بیش بحران زمان داریم. مثلا می‌گوییم: «زمان کافی در روزم ندارم» یا «نمی‌دانم از کجا باید وقت پیدا کنم تا این همه کار را انجام دهم» یا «هیچ وقت برای خودم وقت ندارم». اگر شما هم مانند بیشتر مردم دنیا هستید، پس مدیریت زمان یکی از مسائل مهم زندگی‌تان است. اگر ادامه‌ی این مطلب را بخوانید، به احتمال زیاد می‌توانید نکاتی برای مدیریت بهتر زمان‌تان بیاموزید. پس بیایید ببینیم چگونه زمان را مدیریت کنیم. 

احتمالش زیاد است که در بُرهه‌ای از زمان در زندگی‌تان، یک دروه‌ی مدیریت زمان گذرانده‌ باشید، کتاب‌هایی در این زمینه خوانده باشید و برای سامان‌دهی، اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی روز‌تان از یک برنامه‌ریز الکترونیکی یا کاغذی استفاده کرده باشید. ممکن است بپرسید: «با این همه دانش و چنین گَجِت‌هایی، چرا هنوز هم احساس می‌کنم که نمی‌توانم به همه‌ی کارهایم برسم؟»

پاسخش ساده است. هر چیزی که تا حالا درباره‌ی مدیریت زمان آموخته‌اید، وقت تلف کردن است، چون اصلا به دردتان نمی‌خورَد.

پیش از اینکه شروع به مدیریت زمان کنید، باید یاد بگیرید که زمان چیست. واژه‌نامه‌ها زمان را به صورت «نقطه یا بازه‌ای که در آن چیزی اتفاق می‌افتد» تعریف می‌کنند. به عبارت ساده‌تر، زمان، هنگام رخ دادن رویدادها است.

دو نوع زمان وجود دارد: زمان ساعتی و زمان واقعی. در زمان ساعتی، در هر دقیقه 60 ثانیه، در هر ساعت 60 دقیقه، در هر روز 24 ساعت و در هر سال 365 روز وجود دارد و همه‌ی زمان‌ها به طور یکسان می‌گذرند. هنگامی که فردی 50 ساله می‌شود، دقیقا 50 سال سن دارد، نه کم‌تر و نه بیش‌تر.

در زمان واقعی، همه‌ی زمان‌ها نسبی هستند. زمان بسته به اینکه شما چه کار می‌کنید، کُندتر و تُندتر خواهد گذشت. دو ساعت در اداره‌ی وسائط نقلیه ممکن است به نظر 12 سال بیاید. در عین حال بچه‌ی 12 ساله‌مان انگار همین دو ساعت پیش به دنیا آمده است.

حالا کدام یک از این زمان‌ها دنیایی را که واقعا در آن زندگی می‌کنیم، توصیف می‌کند؟ زمان واقعی یا زمان ساعتی؟

دلیل اینکه گجت‌ها و سیستم‌های مدیریت زمان به درد نمی‌خورند این است که این سیستم‌ها برای مدیریت زمان ساعتی طراحی شده‌اند. زمان ساعتی، نامربوط و غیرضروری است. زیرا شما در زمانِ ساعتی زندگی‌ نمی‌کنید و حتی به آن دسترسی هم ندارید. شما در زمان واقعی زندگی می‌کنید. دنیایی که در آن هنگامی که در حال خوش گذراندن هستید، زمان پرواز می‌کند و وقتی دارید مالیات‌تان را پرداخت می‌کنید، اصلا تکان نمی‌خورد.

خبر خوب اینکه زمان واقعی مفهومی روانی است و در ذهن شما وجود دارد. یعنی شما آن را به وجود می‌آورید و هر چیزی که خودتان ایجاد کنید، می‌توانید مدیریتش کنید. حالا زمان آن رسیده است که همه‌ی جملات خودتخریب‌گر و خودمحدودکننده‌ را مانند «وقت کافی ندارم» یا «امروز وقت مناسبی برای شروع کار تازه یا مدیریت بهتر کار فعلی‌‌ام نیست» را کنار بگذارید.

تنها سه راه برای گذراندن وقت وجود دارد: اندیشیدن، گفت‌وگو کردن و اقدام کردن. جدا از نوع کسب‌وکاری که دارید، کار شما از ترکیب این سه مورد تشکیل شده است.

به عنوان یک کارآفرین، ممکن است دیگران مرتبا شما را متوقف کنند یا به مسیر دیگری بکشانند. با اینکه نمی‌توانید همه‌ی تعلیق‌ها و توقف‌ها و حواس‌پرتی‌ها را حذف کنید، خودتان در این باره‌ تصمیم‌ می‌گیرید که چقدر زمان صرف آنها کنید و چقدر زمان صرف اندیشه‌ها و گفت‌وگوها و اقدامات‌تان کنید تا به موفقیت برسید.

روش‌های زیر را تمرین کنید تا بر زمان چیره شوید:

1. یک دفتر برنامه‌ریزی داشته باشید و اندیشه‌ها، گفت‌وگوها و فعالیت‌های‌تان را به مدت یک هفته ثبت کنید. این به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که چقدر کار می‌توانید طی یک بازه‌ی یک روزه انجام دهید و لحظه‌های ارزشمند شما چطور می‌گذرند و کجا می‌روند. در این صورت خواهید فهمید که چقدر زمان صرف کارهای نتیجه‌بخش می‌کنید و چقدر زمان برای افکار و گفت‌وگوها و اقدامات به‌دردنخور تلف می‌کنید.

2. اگر می‌خواهید واقعا بدانید که چگونه زمان را مدیریت کنیم، کافی است که برای هر فعالیت یا مکالمه‌ای که برای موفقیت‌تان مهم است، زمان مناسب اختصاص دهید. فهرست «کارهای قابل انجام» بلند و بلندتر خواهد شد تا زمانی که دیگر نمی‌شود هیچ کاری برایش کرد. داشتن یک دفترچه‌ قرار ملاقات بسیار خوب است. قرارهای‌تان را با خودتان برنامه‌ریزی کنید و بازه‌های زمانی‌ای برای اندیشه‌ها، مکالمات و اقداماتی که اولویت بالایی دارند، خالی کنید. زمان شروع و پایان آنها را برنامه‌ریزی کنید. برای حفظ این قرارها نظم داشته باشید.

3. دستِ کم 50 درصد زمان‌تان را که صرف اندیشه‌ها، مکالمه‌ها و اقداماتی کنید که بیشترین نتیجه را برای‌تان دارند.

4. برای توقف‌ها و تعلیق‌ها زمان بگذارید. زمان‌هایی را به این اختصاص دهید که از کاری که در حال انجامش هستید، دور شوید. برای نمونه، مفهومی به عنوان «زمانی برای همکاران» در ذهن داشته باشید. آیا «زمانی برای همکاران» راه دیگری برای نامیدن «توقف‌های برنامه‌ریزی‌شده» نیست؟

5. 30 دقیقه‌ی ابتدایی هر روز را به برنامه‌ریزی کل روز اختصاص دهید. تا زمانی که برنامه‌ی زمانی‌تان را تکمیل نکرده‌اید، روزتان را آغاز نکنید. مهم‌ترین زمان هر روز زمانی است که برنامه‌ی زمانی را برنامه‌ریزی می‌کنید.

6. 5 دقیقه پیش از هر تماس تلفنی یا هر فعالیتی به این فکر کنید که می‌خواهید چه نتیجه‌ای به دست آورید. این کار کمک می‌کند تا پیش از آغاز کار بدانید که موفقیت چه شکلی است. همچنین این کار سرعت گذر زمان را آهسته‌تر می‌کند. پس از هر فعالیت یا هر تماس تلفنی 5 دقیقه صرف این کنید که مشخص کنید آیا نتیجه‌ی دلخواه‌تان را به دست آورده‌اید یا نه. اگر نه، چه چیزی را فراموش کرده‌اید؟ در تماس یا فعالیت بعدی آن را چطور تغییر می‌دهید؟

7. می‌خواهید بدانید که چگونه زمان را مدیریت کنیم ؟ ساده است، هنگامی که حتما باید کاری را به پایان برسانید، یک علامت «لطفا مزاحم نشوید» پشت در دفترتان قرار دهید.

8. تمرین کنید که تنها به این دلیل که تلفن زنگ می‌زند و تنها به این دلیل که ایمیل‌ها از راه می‌رسند، جواب آنها را ندهید. پیام‌رسان‌ها را قطع کنید. فورا به درخواست‌های دیگران توجه نکنید، مگر اینکه برای کسب‌وکارتان به شدت حیاتی باشد که یک واکنش یا پاسخ انسانی فوری به قضیه بدهید. در عوض، زمانی را برای جواب دادن به ایمیل‌ها و تلفن زدن به تماس‌های از دست رفته کنار بگذارید.

9. در نهایت برای اینکه بدانید که چگونه زمان را مدیریت کنیم، بهتر است سایر حواس‌پرت‌کن‌ها مانند فیس‌بوک و بقیه‌ی شبکه‌های اجتماعی را کنار بگذارید، مگر اینکه این رسانه‌های اجتماعی ابزارهایی برای بهبود کسب‌وکارتان باشند.

10. به یاد داشته باشید که به انجام رساندن همه‌ی کارها غیرممکن است. همچنین به خاطر داشته باشید که احتمال این وجود دارد که 20 درصد اندیشه‌ها، گفت‌وگوها و اقدامات‌تان، 80 درصدِ نتایج‌ دلخواه‌تان را بسازند.

منبع: چطور دات کام


راز ساخت ایمیلهای پرفروش

ایمیل‌هایی که به طور حرفه‌ای تهیه شده باشند می‌توانند فروش شما را به طور قابل توجهی افزایش دهند. در این بخش به ارائه فرمول دقیقی می‌پردازیم تا قادر به تهیه ایمیل‌هایی باشید که باز شوند، خوانده شوند و همچنین فروش شما را افزایش دهند.

با موضوعی گیرا و  جذاب شروع کنید

موضوع ایمیل مهم‌ترین بخش آن است و خواننده با دیدن موضوع ایمیل تصمیم می‌گیرد که پیام را باز کند و متن آنر ا بخواند و یا از خواندن آن صرف‌نظر کند. در بخش موضوع می‌توانید سوالی بپرسید، نتیجه‌ای را بیان کنید، جایزه‌ای ارزشمند ارائه دهید یا دلیل ارسال ایمیل را شرح دهید. اگر پیشنهاد ویژه‌ای با زمانی محدود دارید، آخرین فرصت را در سطر موضوع بیان کنید. اگر نام مشتری را به درستی از طریق ایمیلش دریافت کرده‌اید می‌توانید در سطر موضوع به نام خودش نیز اشاره کنید. در اینجا چندین نمونه از موضوعات موفقیت‌آمیز را به شما ارائه می‌دهیم.

سلام،علاقه‌مند به مصاحبه با شما در روز پنج‌شنبه هستم…

فقط تا پایان خردادماه – سی دی صوتی رایگان مرا دریافت کنید. تنها سه هفته باقی مانده است.

در سه ماه اخیر هزاران نفر به عضویت وب‌سایت درآمدند. شما چطور؟

عنوان دوستانه‌ای بیفزایید

اگر نام دریافت کننده ایمیل را دارید از آن استفاده کنید. در غیر این صورت از روش‌های متداول خطاب کردن استفاده کنید مانند «سلام همکار عزیز»، «سلام خریدار گرامی». عنوان ایمیل را تا آنجا که می‌توانید شخصی و دوستانه سازید.

پیشنهاد مدیر سبز

در متن ایمیل تا آنجا که ممکن است از متون خشک و رسمی استفاده نکنید. استفاده از متون رسمی و بازارگانی باعث می‌شود مشتری احساس کند که با یک سازمان طرف است و نه با یک فرد دلسوز که کارش را به خوبی انجام خواهد داد. به جای نوشتن «جناب آقای بقوسیان، احتراما اطلاعات درخواستی به پیوست ارسال شد.» می‌توانید این‌طور بنویسید: «سلام آقای بقوسیان عزیز، بسیار خوشحالم که به محصولات ما علاقه‌مند شده‌اید، کاتالوگ محصولات را برایتان ضمیمه کرده‌ام.»

در پاراگراف اول ایجاد هیجان کنید

توجه خواننده را جلب و دلیلی ارائه کنید که به خواندن ادامه دهد. شاید به طور غیرمستقیم بگویید که پیشنهاد مخصوصی فقط برای او دارید. بهتر است یک هدیه رایگان، تخفیف ویژه یا اطلاع قبلی در مورد فروش را تنها برای مشتریان پست الکترونیکی پیشنهاد کنید.

چند مزیت برتر خود را شرح دهید

جنبه‌هایی از محصول، خدمات، پیشنهاد و یا کالای رایگان خود را که از همه ترغیب کننده‌تر است انتخاب کنید. خود را از دیگران متمایز سازید. بسیاری از ایمیل‌های تبلیغاتی ایرانی هیچ مزیتی را ذکر نمی‌کنند. هیچ‌گاه خود را بدون رقیب تصور نکنید. مزایای خود را طوری بنویسید که اگر خواننده چند ایمیل از رقیبان دریافت کرد، مقایسه آن‌ها با ایمیل شما، باعث خرید از شما شود.

اطلاعات تاییدکننده فراهم کنید

گواهینامه‌ها، نشان‌های تقدیر، مطالعات موضوعی، نمونه‌های موفقیت، مقایسه قیمت‌ها و جزئیات دیگری از این قبیل کمک می‌کنند تا اعتراضات احتمالی مشتری قبل از خرید، بر طرف شوند.

مختصر و گیرا بنویسید

تنها جزئیاتی را که از جذابیت بیشتری برخوردارند در ایمیل خود لحاظ کنید. اگر پیشنهاد شما احتیاج به گفتگوی طولانی‌تری در مورد اینکه چرا خوانندگان باید پاسخ دهند، دارد، نشانی وب‌سایت خود را برای مشاهده صفحات فروش طولانی و کامل در اختیار افراد قرار دهید.

متن را به مطالب کلیدی تبدیل کنید

حجم زیادی از مطالب فشرده، برای خوانندگان دلهره‌آور و وقت‌گیر خواهد بود. از این رو من همیشه مطالب را با قرار دادن مزایا و نکات مهم، در جملات کوتاه و کلیدی، خواندن متن را آسان‌تر می‌سازم.

پیشنهاد اصلی را ارائه کنید

اگر وب‌سایت ندارید، پیشنهادهایتان را به صورت مستقیم و با زبان ساده و فصیح در ایمیل قید کنید. بهتر است پیشنهاد‌های فصلی را انتخاب کنید. مانند: «کت زمستانی خود را قبل از سی‌ام آذر به خشک‌شویی بیاورید و 10 درصد تخفیف بگیرید، یا هنگامی که فروش کم است برای جذب مشتری از ایمیل استفاده کنید. مثال: «با خرید دو پرس غذا در هر دوشنبه، سه‌شنبه یا چهارشنبه از یک پیش‌غذای رایگان لذت ببرید». اطمینان حاصل کنید که برای پیشنهادتان محدودیت زمانی در نظر گرفته‌اید یا از آن‌ها درخواست کنید که ایمیل را برای نشان دادن اینکه این ایمیل را دریافت کرده‌اند با خود بیاورند.

روش پاسخگویی را برای خواننده مشخص کنید

همیشه به مشتری بگویید که دقیقا چه کاری باید انجام دهد. مثلا بنویسید: «برای اطلاعات بیشتر از وب‌سایت ما دیدن کنید» یا «روز پنج شنبه 9 اسفند ماه قبل از ظهر برای دریافت هدیه‌تان با ما تماس بگیرید».

لینک وب‌سایت را به ایمیل اضافه کنید

اگر می‌خواهید مشتریان برای خواندن صفحات کامل فروش، دانلود کوپن، یا انجام عملیات دیگر به سایت شما بروند اطمینان حاصل کنید که حداقل دوبار یکی در نیمه دوم ایمیلتان و یکی درست قبل از امضا، آدرس وب‌سایت را ذکر کنید.

ایمیل را اختصاصی سازید

بخش پایانی بسیاری از ایمیل‌ها، خشک و غیر دوستانه هستند. این سوال پیش می‌آید که: «چه کسی این مطلب را می‌نویسد؟» برای جلوگیری از این تاثیر بخشی از شخصیت خودتان را به ایمیل منتقل کنید! حتی می‌توانید شوخی کوچک و کاملا مودبانه‌ای را اضافه کنید. به خاطر داشته باشید شما در حال فرستادن پیام برای افرادی هستید که از پیش با آن‌ها رابطه کاری دارید. پیام را به صورت دوستانه درآورید.

منبع: مدیر سبز